تأملی در مناسبات اندیشه و دانش

تأملی در مناسبات اندیشه و دانش
تأملی در مناسبات اندیشه و دانش

تأملی در مناسبات اندیشه و دانش نوآوری عرصه های معرفتی قدری نیازمند تعریف است تا در بازشناسی موارد نوآوری و قیمت گذاری بر هر یک و سطح بندی آن ها دقیق تر عمل شود.اگر ندانیم نو آوری های علمی در چه جلوه ها و ساحت هایی می تواند باشد٬ لاجرم با طرح واره ای ناقص سراغ موارد خاصی از نو آوری خواهیم رفت و از تمام آنچه واقعا از جنس فراوری و درنوردیدن مرزهای موجود است ، غفلت خواهیم نمود.برخی از موارد نوآوری ـ مثل نوآوری های روشی ـ آن چنان در باروری دیگر خلاقیت های معرفتی موثرند که اگر از آن ها غفلت شود تنها شیفتگی از نوآوری های حاصل آمده بر جای خواهد ماند و زمینه برای بالندگی های بعدی نسبتاً نامساعد خواهد شد. نویسنده محترم با مقدمه ذکر شده به توصیفی از دانش و اندیشه می پردازد که جهت آشنایی ، قسمتی از متن نوشتار در ادامه می آید. دسته ای از دریافت های کلی که مبتنی بر روش تحقیقی تعیین شده و مورد دفاع که سنخ خاصی از شناخت ها و عرصه نسبتاً گسترده ای از درک و دریافت را با هم تشکیل دهند و در ربط و پیوند و انسجام و نظام نسبی با هم قرار گیرند،«دانش» گفته می شود. بعد از توضیحاتی در این مورد به تعریف اندیشه می پردازد: مراد از اندیشه ،اندیشه علمی است .اندیشه دینی دامن خود را از ساحت برداشت های سطحی که استاد ،شهید مطهری آن ها را جهان احساسی می خواند بیرون می کشد و آن را به ساحت توصیفات ربط یابی ها سبب یابی ها و تجزیه و تحلیل های دانشمندانه می رساند. اندیشه از دانش ،تغذیه و تراز فاخر خود را از این دست تغذیه ها دریافت می کند،ولی مقید به ادبیات تنگ دانشی و سازوکار طرح مسأله و جمع آوری داده های پژوهشی و پردازش ها و نهایتاً داوری های سخت گیرانه علمی نمی ماند. در مراحل بعدی نوشتار نویسنده به توصیف نظریه و نظریه پردازی بر می پردازد.
Powered by TayaCMS